+
می دونید؛ من از اون دسته آدمهایی نیستم که علاقه دارن مردم رو نسبت به دردها، مشکلات و تفکرات خاص اجتماعی افراد روشن کنن؛ به دلایل خودم اساسا علاقهای به پروسههای شورانگیز توجیحی ندارم. شخصا بیش از اون، به این مساله اهمیت میدم که آدمهای اطرافم با هر تفکر و مسالهای، به سبب آگاهی و اعتقاد شخصی من از مسائل، از شر نادانی بالقوۀ خود من و جامعۀ اطرافم، در امان باشن.
و واقعیت اینه که من تصور میکنم قدرت مانور و ادعای من نوعی روی تامین حاشیۀ امن ناشی از آگاهی خودم برای افراد، خیلی عملیتر، نتیجه بخشتر و قابل دفاعتر از اون حاشیهای هستش که کسی خارج از این جریان سعی کنه به سبب روشن کردن مسائل، برای فرد دیگهای ایجاد کنه.
برای من مهم اینه که آدمها با هر فکر، عقیده و احیانا تفاوتی که ممکنه اونقدر آزارشون بده که بخوان توی هفت تا سوراخ قایمش کنن، دور و برم راحت باشن، خودشون باشن و به راحتی نفس بکشن؛ و من بتونم این حداقل مقدار اطمینان خاطر رو بهشون بدم که نه از شر نادانی یک جامعه؛ اما حداقل از نادانی خود من، قطع به یقین در امان باشن…
Comments are closed.