行方不明
واقعا به ندرت پیش میاد؛ اما یه زمانهایی هم تو زندگی هست که دلم میخواسته برم یکجا خودم رو یکجوری گم و گور کنم که احدی نتونه پیدام کنه. الان دقیقا یکی از همون معدود زمانهاست.
It comes and goes in waves
It always does, always does
We watch as our young hearts fade
Into the flood, into the flood
And the freedom of falling
The feeling I thought was set in stone
It slips through my fingers
I’m trying hard to let go
It comes and goes in waves
It comes and goes in waves
And carries us away…
[+]「Waves」
Dean Lewis
Tuesday. June 14, 2022. 06:08 A.M
24 خردادماه 1401
支配
Chevy برگشت، من موندم و یک خروار پروژه و یکماه سخت و طاقت فرسای در پیش رو با 100 تا بچه نوجوان 10-12 ساله که عملا 35 تاشون فقط زیر نظر منن. هاها
Challenge accepted!
Saturday. June 04, 2022. 11:08 A.M
14 خردادماه 1401
雰囲気
هیچوقت فکر نمیکردم که فاصله زمانی تا این اندازه بتونه مود شبانۀ آدم رو زائل کنه. تصور کن ساعت یازده شب نشستی با نمنم بارون و قوطی sake ت و قطعۀ فوق العادهای که اتفاقا با کسی share اش کردی زمان میگذرونی، دقیقا چطوری میشه با کسی click کرد وقتی یازده شب تو میشه مثلا ساعت پنج بعداز ظهر یکی دیگه؟
قاعدتا این مود من نیست که باید زائل بشه؛ ولی واقعیت اینه که فکر کردن بهش اصلا حالم رو خوب نمیکنه.